کد خبر:788

بازنشر/ در آستانهٔ سفر رئیس جمهور به استان ایلام؛

آقای روحانی؛ نگذارید جوانان بمیرند!


تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۳/۳۱در ساعت: ۲۲:۵۱:۲۹

بازتاب ایلام-عبدالصاحب ناصری: جمعه ۱۳۹۶/۲/۲۹ پس از نماز مغرب و عشاء، برای گزاردن نماز لیله الدفن یکی از بستگان، به همراه عزیزانی در قبرستان بهشت رضای ایلام حضور یافتیم. پس از خاتمه ی نماز و طلب خیر، به فاصله ی چند قبر، دو جوان سراپا مشکی پوش بر سر مزار جوانی تازه در گذشته، سرشار از تالم و تاثر روحی حضور داشتند. بر آن مزار و سایر اهالی ساکن در آن سرا، به قرائت حمد و اخلاص و صلوات متنعم گشتیم.



در لحظه های وداع با اهالی قبور، یکی از آن دو جوان که سنی در حدود ۲۵ سال و قامتی رشید و مو و محاسنی بور داشت و به راحتی در دیده و دل می نشست، با بغضی فرو خورده و صدایی محبوس در سینه و با پوزش و استیذان و به خیال اینکه ما کاره ای هستیم، از ما خواست که پیامش را به گوش مسئولین برسانیم.!

او با اشاره به چند قبر و ذکر نام افراد در گذشته، گفت که اینها برخی از دوستان من هستند که از ننگ بیکاری تن به مرگ داده اند و من نیز مسافر راه رفقایم هستم، او از درد و رنج هایی که می کشید گفت و از اینکه همه ی مسئولین مدیون آنهایند! و...!

جناب آقای روحانی؛ سخنان آن جوان رعنا چونان شمشیر بر سر و جان من فرو می آمد و تصویر جوانانی که در همان روز و شب دسته دسته می آمدند و می گفتند آمده اند به "روحانی" رای بدهند تا امید نمیرد، گلویم را در چنگ خود می فشرد و نفس راحت را بر من سخت و بار سنگین دغدغه و غصه را بر دلم تحمیل می کرد.!

جناب آقای روحانی؛ من و هزاران چون من در شهر و روستا و خیابان و کوچه ی این مملکت سیل آسا جاری شدیم و استدلال و احتجاج کردیم که راه گذر ملت از انبوه گرفتاری ها از درون صندوق رای می گذرد و چاره در قهر با صندوق نیست.!

جناب آقای رئیس جمهور؛ جوانان این مملکت سرمایه های ملت اند، بلای بیکاری آنان را یا به کام مرگ می فرستد، یا از بی پناهی به افیون پناه آورده اند و یا در پنجه های افسردگی که ترحم نمی شناسد، اسیرند! و یا آنکه عزت و غرور جوانی شان در دوندگی های بیهوده در یافتن کار، خفیف و مخدوش شده است.!!

جناب آقای روحانی؛ آتش در گلستان جوانی جوانان دیارم بیداد می کند.! دختران و پسران جوان تحصیل کرده ی این سامان در بی سر و سامانی روزگار می گذرانند و طلوع و غروب های خورشید برایشان تکرار بیهودگی شده است.!!

جناب رئیس جمهور؛ من از زبان نسلی با شما سخن می گویم که داشتن شغل شرافتمندانه حق او و تکلیف قانونی حاکمیت است، اما بیکاری بر سرش آوار شده لیکن به فروغ چراغ" امید"ی که در زیر این آوار به او می رسد، دل بسته است.!

آقای روحانی، نگذارید امید بمیرد، نگذارید بیکاری جان و نشاط جوانان را بگیرد، نگذارید جوانان بمیرند.! نگذارید پدر و مادرها عزادار زنده یا مرده ی جوانانشان باشند.!! نگذارید طوفان بیکاری فانوس امید را خاموش کند.!

آقای رئیس جمهور؛ این سخنان یک منتقد که از سر دلخوری بیان شده باشد، نیست.! این سخنِ از سرِ سوز کسی است که بدون هیچ ابلاغ و چشمداشتی از ستاد شما، ساعت ها و روزها و شب ها و ماهها وقت خود را صرف تبلیغ و ترویج برنامه های شما کرده است و البته تایید"حضرت عشق " حجتی بود بر درستی این تلاش طولانی.!

جناب آقای رئیس جمهور، رای اعتماد مجدد ملت و توفیق دوباره ی خدمتگزاری مبارکتان باد.

    24 چاپ این صفحه

آخرین دیدگاه‌ها

دیدگاه خود را بنویسید

نام :
ایمیل :
دیدگاه :

پایگاه خبری تحلیلی بازتاب ایلام